Thursday, September 24, 2009

در کتاب های تاريخ به مسئله پيش از اسلام که بيش از 1300 سال است فقط 37 برگ اختصاص داده شده است. در اين 37 برگ لاطائلات و دروغ هائی نوشته شده که تاريخ دانان را می تواند گيچ کند. بيش از نيمی از اين 37 برگ دارای فرتور (عکس) است که به موضوع مربوط نيست. 37 برگ به تاريخ يک کشور کهنسال خلاصه شده است که مهم ترين تمدن بشری را به جهان عرضه کرده است. به کشوری که اولين امپراتوری باستانی را در روی زمين تشکيل داده است.

در همه برگ های کتاب تاريخ منتشر شده در جمهوری اسلامی منفی و برعليه فرهنگ و پادشاهان ايران است. براساس اين تاريخ تحريفی رژيم همه پادشاهان ضد مردمشان بوده اند و همه شان پول پرست و خسيس بوده اند و همه شان خودخواه و متکبر. اصلا اشاره ای به زرتشت نمی شود.

ماد ها که درسال های پيش از ميلاد مسيح (728-550 پيش از مسيحيت) بوده اند فقط 5 برگ اختصاص داده شده و مدعی است که بخاطر دوستی با ليدی ها و بابلی ها مادها دشمن بيگانه ای نداشته اند. سقوط آنها را به دليل پول پرستی و به دليل آزاری بوده که به مردمشان روا داشته اند.

در باره هخامنشيان (550 تا 330 پيش از ميلاد) که شامل امپراتوری پادشاهانی همانند داريوش بزرگ و کورش بزرگ است بدون اشاره به بزرگی و اهميت اين پادشاهان ريشه نام هخامنشيان را به غلط ارائه میدهد؛ رابطه بين داريوش بزرگ و کورش بزرگ را به غلط اشاره می کند، و به تاريخ جنگ های ليدی ها؛ بابلی ها و ماد ها با غلط های فاحش نگاه می کند و کتاب تاريخ ياد شده پيروزی کوروش بزرگ را به دليل غارت و رسيدن به ثروت قلمداد می کند چيزی در باره منشور آزادی وحقوق بشر مشهور کوروش نمیگويد. اشاره ای به آزادی يهوديان در بابل ندارد. در ضمن اشاره می کند برخی گمان می کنند کوروش بزرگ بوده است ولی مردم ايران چنين فکری نمی کنند. (!!!)

فقط 10 برگ به دوران مهم هخامنشی اختصاص دارد و در آن برگ ها به روابط بين برديا پسر جوانتر کوروش و کمبوجيه برادر بزرگتر و مرگ کوروش به غلط شرح داده می شود. به مرگ برديا هم به دروغ متوسل شده است.

کتاب اشاره می کند تمام فاميل هخامنشی با قصاوت و بدرفتاری به مردمشان حکومت کرده اند (در حاليکه دنيا می داند در ايران برده داری ويا بدرفتاری با مردم هرگز در هيچ گوشه هيج سنگ نگاره ای وجودندارد- در سرتاسر يافته های دوران تاريخ ايران به ويژه آنچه به هخامنشی مربوط است فاقد چنين نمادی است که برده ويا بدرفتاری مرسوم بوده است، بجای آن مشهور است که داريوش و کورش بزرگ بهترين روش مردمداری و مديريت را اداره کرده اند وبه بانوانی که باردار می شدند حقوق های دوران بارداری و حقوق های اضافی داده می شده است).

کتاب اشاره می کند يونانی ها مهمترين همسايه ايران بوده اند درحاليکه ميدانيم به دليل سياست و روش زندگی هخامنشيان از مصر، تا آسيای ميانه و هندوستان و بين دو رود (بين النهرين) مهمترين امپراتوری منطقه ايران بوده است. هرگز به جنگ های بين يونان و ايران اشاره ای ندارد. سقوط هخامنشيان را به دليل اقتدار گرائی پادشاهان و به دليل اينکه هيچکس حق گفتن واژه ای نداشت جز شاه می داند.

دوران سلوکيان بين سالهای 247 تا 330 پيش از ميلاد را در دو برگ شرح می دهد و به اسکندر و جانشينان او که با ايرانی ها آميزش می کنند اشاره ای ندارد. کتاب هرگز به روش اسکندر در استفاده از درايت های افسران ،سربازان ايرانی و فرماندهان ايرانی برای تسلط به شرق اشاره ای ندارد.

دوران پارت ها 247 تا 224 ميلادی در 9 برگ خلاصه شده و مدعی است که فاميل های برجسته ايرانی ياری کردند تا پارتيان بيگانه هائی مثل سلوکيان را از کشور برانند ولی فقط برای بهره برداری های شخصی بوده است. رومی ها را برده دارانی برای لذت های شخصی قلمداد می کند و مسيح را نجات دهنده اين رومی های وحشی با خوی شيطانی. کتاب اشاره دارد مسيح در فلسطينم ظهور می کند و در تمام مدت هرگز به اصليت مسيح که يهودی بوده است اشاره ای ندارد. به نظر کتاب رومی ها که شکنجه گران مسيحی ها محسوب می شوند پس از مدتی مسيحی می شوند. پارتيان به دليل ضعف پادشاهان و به دليل گرسنگی برای رسيدن به قدرت و بدرفتاری سقوط می کنند.

دروان ساسانيان 224 تا 651 ميلادی فقط در 11 برگ شرح داده می شود. کتاب مدعی است اردشير يکم بنيانگذار سلسله ساسانی است و از برای اينکه به زرتشت قول داده بود مذهب را شيوع خواهد داد بنابراين موبدان زرتشتی به او کمک کردند تا پارتيان را براندازد زيرا پارتيان نمی دانستند چطور کشورداری کنند. اردشير را بنيان گذار وهميار بودائی ها و مسيحيان می داند و کسانی که اردشير را پشتيبانی می کردند به دليل استفاده های شخصی بوده است.


رابطه ارمنستان و ايران بسيار بسيار خلاصه است و به جنگ ميان رومی ها و ايرانی ها اشاره ندارد. به مسائل سياسی و مهمر پيدايش مانی و مزدک اشاره ندارد و ساسانيان را به دليل اينکه بسيار ثروتمند شده بودند به مردم ماليات سنگين بسته بودند ولی به مصرف مردم نرسانده بودند انتقاد می کند.

کتاب به نادرستی و به غلط مدعی است ساسانيان به دو بخش اعيان و مردم عادی تقسيم شده بودند. اعيان به آموزش دسترسی داشتند ولی مردم عادی اجازه شرکت در مدارس را نداشتند. هرگز در باره طبقه متوسط که جمعيت بزرگی را تشکيل ميدهد اشاره نمی کنند. به دهقانان که به دست پادشاهان ساسانی برای تنظيم و موازنه زندگی همگانی بوجود آمده بودند اشاره ندارد.

نامه ای جعلی از محمد به منظور دعوت ساسانيان و نپذيرفتن ساسانيان اشاره دارد. در ضمن کتاب اشاره دارد مردم مسلمان که برحق بودند ساسانيان خلافکار و بی هويت را از بين می برند و آزادی، عدالت برای مردم به ارمغان می آورند و مردم به دلخواه خود اسلام می آورند. (!)

کتاب های گوناگونی که در باره 1300 سال تاريخ پيش از اسلام ايران نوشته شده حاکی از چيز ديگری است. يکی از کتاب های باارزش و مهم «تاريخ کمبريج ايران» است که شامل 2600 برگ است و عکسی در آن نيست.

باوجود اين جمهوری اسلامی فقط به مطالبی دسترسی دارد که فقط 17 برگ برای دانش آموز کلاس ششم دراينباره می نويسد که همه اش آگاهی های غلط عمدی و دستکاری های مسخره است که بر ضد ايرانيان و اخلاق ايرانی می باشد. ملا ها ايران و منابعی را که به مذهب و دين آلوده شده را بکار می گيرند تا جامعه ايرانی را دگرگون کنند. در اين راستا بطور سيستماتيک و برنامه ريزی شده فهم و شعور ملی را نابود می کنند و گذشته آبرومند اورا دستکاری می کنند و اسلام وجمهوری اسلامی را يک سيستم ليبرال و قانون اساسی اش را مدرن قلمداد می کنند. منتظر باشيد تا دستان اين فاشيست های اسلامی به ديگر منابع شما برسد.

شدا واثقی دارای مستر تاريخ باستان در باره ايران است و از جمله عضو بنياد آزادگان می باشد. خانم واثقی بطور مرتب در ورلد تريبون مطلب می نويسند. اخيرا بسياری مطالب در همين راستا نوشته اند که همه آن نوشته ها در تارنمای آزادگان، ايران کوئست، و ورلد تريبون موجود است.


اشتباه تاریخی مجلس خبرگان

محمد جواد اکبرین:

شاید غیبت رئیس مجلس خبرگان رهبری هنگام قرائت بیانیه ی پایانی آن نشان از اختلاف بر سر محتوای بیانیه باشد اما در نتیجه تفاوتی نمی کند؛ زیرا بیانیه ی ششمين اجلاس رسمي از دوره چهارم مجلس، به جای آن که در پایان اجلاس سه روزه صادر شود با عجله و در روز دوم صادر شده و از وعده ی هاشمی رفسنجانی در افتتاحیه، مبنی بر "تدوین متنى توسط خيرخواهان و دلسوزان نظام براى برون ‌رفت از وضعيت فعلى" خبری نیست.

ادبیات این بیانیه نه تنها هیچ نسبتی با جایگاه حقوقی مجلس خبرگان ندارد بلکه به ادبیات رسانه ای دولت کودتا بسیار نزدیک است؛ واژه ها و ترکیبهایی مانند: "ايجاد فتنه و اغتشاشات اخير برای استحاله انقلاب و سرنگونی آن... غفلت‌ها و سوء ‌رفتارهای سياسی بعضی عناصر داخلی... لايه‌هاي پنهان و آشكار توطئه" بسیار آشناست.

تصور کنید مجلسی را که وظیفه اش بر اساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی نظارت بر رهبری است تا در صورت تشخیص فقدان شرایط، وی را از مقام خود بر کنار کند
درباره همه چیز اظهار نظر می کند؛ از "حمايت از فلسطين و غزه" تا "مسئله حجاب" و نگرانی از بازگشایی دانشگاهها و "ايجاد فضاي متشنج و ناآرام"؛ اما به هیچیک از انتقادات گسترده ی ماههای اخیر نسبت به عملکرد رهبری نمی پردازد؛ بلکه ظاهرا در این دو روز توانسته همه ی انتقادهای وارده را بررسی کند و به این نتیجه برسد که "معظّم ‌له تنها گزينه ‌ای است كه لباس رهبری امت بر قامتش زيبنده است".

این در حالیست که برخی از اعضای این مجلس از منتقدان جدی رهبری هستند و حتی نماینده شیراز در این مجلس، کمتر از ده روز پیش از برگزاری اجلاس، در نامه ای از دیگر اعضا خواسته بود "تا دیر نشده برای اعادۀ حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه علنی دهد و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیلۀ نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود."

خبرگان می توانست ملجاء و مرجع رسیدگی به شکایات علیه رهبری باشد اما نه تنها چنین نشد بلکه "ضمن بيعت مجدد" با وی از "پشتيباني قاطع خود" سخن گفته و "مقاومت معظم‌له در برابر تشكيك بی ‌اساس نسبت به صحت و سلامت انتخابات" را دليلی قاطع بر هوشمندی و تدبير ايشان" دانسته و "هدايت‌های هوشمندانه، راهگشا، تاريخی و سرنوشت‌ساز" او را ستوده است و خود را برای شرفیاب شدن به محضر وی و دریافت رهنمود آماده می کند.
منظور از هدایت های هوشمندانه و راهگشا در بیانیه خبرگان نیز خطبه ‌های 29 خرداد و 21 ماه رمضان است یعنی دقیقا همان سخنانی که نزد جنبش سبز، چراغ سبز به شبه نظامیان هوادار رهبری و توجیه جنایت های اخیر تلقی شد.

اینجاست که یک اشتباه تاریخی رخ داده است؛ حکمتِ پیش بینی جایگاهی مانند مجلس خبرگان در قانون اساسی این بود که هرگونه اعتراض به فساد رهبری، در درون نظام جمهوری اسلامی قابل رسیدگی باشد بر خلاف نظام های استبدادی که برای اصلاح رهبران شان راهی در درونِ سیستم نمی یابند و مجبور به انقلاب می شوند. شاید گمان تنظیم کنندگان بیانیه این بوده که ثناگویی و ستایش خبرگان از رهبری او را تبرئه می کند اما نه تنها چنین نیست بلکه مردم را از توانایی و ظرفیت حقوقی خبرگان ناامید می کند و راه اصلاح از درون را برای همیشه می بندد.

در این شرایط حتی شبیه سازی رهبر ایران به امام علی (ع) نیز به تبرئه ی او نمی انجامد بلکه چهره ی امام علی را آلوده می کند چه رسد به خبرگان رهبری.

کاش این آخرین روزنه را برای امید به عدالت نمی بستند.


Wednesday, September 2, 2009

آثار شکنجه بر روی بدن کارگر سنندجی
منبع خبر : che-mishavad.blogspot.com روز گذشته 28 مرداد در حالی که نیروهای امنیتی در شهرک کردستان سنندج قصد ربودن حسن مصطفائی یکی از چهره های محبوب در میان کارگران را داشتند با دفاع شجاعانه حسن مواجه شدن و آنها نیز به طور وحشیانه ای اور را مورد ضر و شتم قرار دادند در این حال این عمل وحشیانه نیرهای سرکوبگر مورد اعتراض جوانان و اهالی آن محل قرار گرفت و به یاری حسن شتافتند و توانستند حسن را از چنگالشان رها ساخته و از محل دور کنند اعتراض انچنان گسترده شده بود که رژیم برای کنترل فضا دست به ضرب و شتم و ایجاد رعب و وحشت در آن منطقه پرداخت . رژیم جمهوری اسلامی بار دیگر شکست خورد بار دیگر مردم آزادیخواه سنندج نشان دادنند که به آسانی اجازه سرکوب و جنایت را به این نظام منفور که مثل سارقین دست به ربودن شهروندان میزند نخواهند داد .عکسهای از اثار ضرب و شتم حسن مصطفایی توسط نیروهای سرکوبگر ضمیمه است.
***********************سخنرانی احمدی نژاد با شعار مرگ بر دیکتاتور پاسخ داده شد
منبع خبر : hrdai.blogspot.comبنابه گزارشات رسیده از تهران،اعتراضات امشب مردم تهران بصورت گسترده همزمان با آغاز سخنرانی احمدی نژاد آغاز شد از تمامی نقاط شهر تهران صدای بانگ الله اکبر و شعار مرگ بر دیکتاتور به هوا بر می خواست. مردم تهران حوالی ساعت 21:50 همزمان با پخش سخنرانی احمدی نژاد از تلویزیون دولتی بصورت گسترده بر بام منازل ،در کوچه ها و خیابانهای فرعی فریادهای اعتراضات خود را با بانگ الله اکبر و مرگ بردیکتاتور به او پاسخ دادند و با ادامه یافتند سخنرانی دیکتاتور منصوب اعتراضات ادامه یافت.در بضی از خیابانها جوانان موتور سوار و خودروهای شخصی مردم با بوق زدن متمد با اعتراضات همراهی می کردند. فریادهای اعتراضات مردم از تمامی مناطق تهران به هوا بر می خواست از جملۀ آنها تهران پارس ، آزادي ،‌ ستارخان ، ‌توحيد ، ‌بلوار كشاورز،‌ ونك ،‌ فاطمي ،‌مير داماد،‌ سيدخندان ،‌ ولنجك ،‌ خيابان قزوين ، ‌آذري ، ‌يافت آباد ،‌ منيريه ،‌ خيام ، ‌پونك ، تجريش ، ‌الهيه ، ‌فرمانيه ، فاطمي ، جمهوري ، فياض بخش ، نارمك می باشد. همچنین گزارشاتی از شهرهای مختلف ایران که همزمان با آغاز سخنرانی دیکتاتور منصوب ولی فقیه اعتراضات خود را آغاز کردند .شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، اهواز ،آبادان،کرمانشاه،قزوین و شهرهای دیگر گزارش شده است. نیروهای سرکوبگرولی ...
***********************تظاهرات در شهرک آپادانا همزمان با گفت وگوی زنده رئیس جمهور
منبع خبر : news.gooya.comهمزمان با گفت وگوی زنده رئیس جمهور با خبرنگار واحد مرکزی خبر بعد از بخش خبری ساعت 21 شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی درباره اعضای کابینه دولت دهم و معرفی آنان و سوابق شان توسط محمود احمدی نژاد مردم شهرک آپادانا بار دیگر دست به تظاهرات اعتراضی زدند. پنج شنبه شب ده ها تن از ساکنین شهرک آپادانا در اقدامی خودجوش در محوطه شهرک آپادانا جمع شده و با سر دادن شعار نسبت به انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور دهم اعتراض کردند. از جمله شعارهایی که سر داده شد، می توان به: "مرگ بر دیکتاتور"، "مرگ بر احمدی" ، "آزادی اندیشه از پنجره نمیشه" و "درد ما درد شماست، مردم به ما ملحق شوید" اشاره کرد. تظاهر کنندگان همچنین با فریاد الله اکبر و خواندن سرود "یار دبستانی" تا نیمه شب در بین بلوک های مسکونی شهرک حضور داشتند. در دو ماه گذشته و بعد از انتخابات 22 خرداد ساکنان شهرک آپادانا در اکثر شبها با برپایی تظاهرات نسبت به تقلبات گسترده در انتخابات دهم ریاست جمهوری اعتراض خود را اعلام کردند. خانواده سهراب اعرابی یکی از کشته شدگان اعتراضات اخیر و ساکن شهرک آپادانا صبح روز پنج شنبه بیست و نهم مرداد ماه مراسم چهلم سهراب اعرابی را در بهشت زهرا برگزار کردند. ***********************جای فرزندان رفسنجانی پشت ميزهای محاكمه خالی است
منبع خبر : iranpressnews.comشبکه خبر دانشجو (بسیج): دبير سياسي هفته نامه پرتو گفت: جاي فرزندان هاشمي پشت ميزهاي محاكمه خالي است.حجت الاسلام قاسم روان بخش که در استان گیلان سخنرانی می کرد اظهار داشت: در اين ايام موضع بسيار مهم حركت بسيار حساب شده و دقيق و نرم روياي مخملي است كه همچنان ادامه دارد و هر روز كه مي گذرد، زوايايي از اين جريان بازتر و روشن تر مي شود و شخصيت هايي كه در اين جريان نقش داشتند معرفي مي شوند.دبير سياسي هفته نامه پرتو با اشاره به دادگاه متهمان اخير خاطرنشان كرد: جاي فرزندان هاشمي كه باز هم در حاشيه امن پدر هستند پشت ميزهاي محاكمه خالي است.***********************جمعه در مقابل اوین و ورزشگاه آزادی/شنبه اعتصاب
منبع خبر : iranpressnews.comاین اعلامیه از سوی فعالین داخل کشور برای سایت ارسال شده استبرنامه هاي جاري جنبش سبز: جمعه 30 مرداد ساعت 11 صبح مقابل زندان اوین به عنوان پشتیبانی از زندانیان سیاسیجمعه 30 مرداد ساعت 5 عصر ورزشگاه آزادي 100000 نفر سبزپوش: شوك سبز ......اعتصاب سراسری در ایران روز شنبه 31 مرداد در این روز عدم مراجعه به ادارات دولتي، مالي و نهادهاي وابستهفرصت نداريم، اطلاع رساني کنید.***********************
زیدآبادی ۳۵ روز در یک قبر بوده/ هیچ فریادرسی نیست
منبع خبر : IranPressNews.comرادیو آلمان: خبر بستری شدن احمد زیدآبادی و فیض‌الله عرب‌سرخی دو تن از فعالان سیاسی بازداشت‌شده در بیمارستان و نیز تشکیل نشدن دادگاه این افراد در روز چهارشنبه ۲۸ مرداد، گمان‌ها در مورد شکنجه این زندانیان را تقویت کرده است.روز سه‌شنبه ۲۷ مرداد، برخی از سایت‌ها از وخامت حال احمد زیدآبادی و فیض‌الله عرب‌سرخی در زندان خبردادند. به نوشته‌ی پایگاه اینترنتی ’’موج سبز آزادی‘‘ ظاهرا این دو تن به خاطر حضور در دادگاه تحت فشار قرار گرفته و مورد ضرب و شتم واقع شده‌اند. این سایت همچنین از اعتصاب غذای زیدآبادی خبر داد.مهدیه محمدی همسر زیدآبادی روز دوشنبه ۲۶ مرداد توانست برای اولین بار پس از ۵۳ روز همسرش را در زندان ملاقات کند. البته این ملاقات در خارج از ساعت اداری و در حالی صورت گرفت که هیچ‌کدام از ماموران اوین و کارمندان در محل کارشان حضور نداشتند و سالن ملاقات کاملا خالی بوده.محمدی می‌گوید در آن روز حال زیدآبادی خوب بوده و طوری نبوده که بخواهد در بیمارستان بستری شود اما وی از اعتصاب غذای ۱۷ روزه همسرش در زندان خبر داد.به گفته‌ی وی زیدآبادی بلافاصله پس از بازداشتش در نیمه‌شب و انتقالش به سلول انفرادی بند ۲ الف، اعلام اعتصاب غذا می‌کند ولی تا ۱۷ روز هیچکس حتی در سلول او را باز نمی‌کند. مهدیه محمدی می‌گوید:«درتمام طول این هفده روز هیچ احدی سراغش نرفته. یعنی در اتاقی یک متر در یک مترونیم تنها بوده. می‌گفت هیچ صدایی آنجا نمی‌آمده. اصطلاحی که به کار برده این که دقیقاً مثل یک قبر بوده. این اصطلاحی‌است که همه‌ی این آقایان و خانم‌هایی که خانواده‌هایشان رفتند ملاقاتشان، به‌کار برده‌اند. جایی بوده که مثل یک قبر بوده. هیچ صدایی نمی‌آمده و هیچ احدی را ظرف این هفده روز ندیده».همسر زیدآبادی به نقل از وی می‌گوید که پس از ۱۷ روز در حالی که تقریبا نیمه‌بیهوش بوده او را به بهداری منتقل می‌کنند و پزشک آنجا به وی توصیه می‌کند که اعتصاب غذایش را بشکند چرا که هیچکس صدای او را نخواهد شنید و هیچکس حتی نمی‌د‌اند او در کجاست.بعد از شکستن اعتصاب غذا، زیدآبادی را دوباره به همان سلول قبلی منتقل می‌کنند جایی که به گفته‌ی خودش غیرقابل توصیف بوده. زیدآبادی به همسرش توضیح می‌دهد که پس از چند روز دچار جنون شده و حتی قصد خودکشی داشته است. مهدیه محمدی می‌گوید: «خودش می‌گفت دچار جنون شدم. یعنی یک حالت توهم پیدا کرده بود و همه‌اش داد و فریاد می‌کرده. اصلاً می‌گفت به فکر این بودم که یکجوری خودم را از بین ببرم. ولی هیچی پیدا نمی‌کردم که خودم را بکشم. و بعد دیگر شروع کرده داد و بیداد و سروصدا. بعد که دیدند دارد دیوانه می‌شود، آمدند او را بردند یکجای دیگر که نمی‌دانم آن جای جدید کجاست».دکتر احمد زیدآبادی، عضو سازمان ادوار تحکیم وحدت، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی همچنان در سلول انفرادی است با این تفاوت که بازجویی می‌شود و حداقل در روز با یک انسان دیگر که بازجوی اوست ارتباط دارد. به او کتاب وصیت‌نامه آیت‌الله خمینی را داده‌اند و در مجموع به همسرش گفته که وضعیت سلول فعلی او با سلول قبلی قابل مقایسه نیست.او همچنین به همسرش گفته «مرا مجبور کرده‌اند در دادگاه روز چهارشنبه شرکت کنم و بگویم که زندگی سیاسی‌ام را کنار خواهم گذاشت».هیچکس نمی‌داند عرب سرخی کجاستفیض‌الله عرب‌سرخی عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی زندانی دیگری است که این‌روزها خبر بستری شدنش در بیمارستان شنیده می‌شود. ’’نوروز‘‘ پایگاه خبری جبهه مشارکت نوشته که وی پس از سر باز زدن از حضور در دادگاه مورد ضرب و شتم قرار گرفته و هم‌اکنون در بیمارستان بقیةالله تهران بستری است.مریم قدس همسر عرب‌سرخی می‌گوید هیچ اطلاعی از وضعیت همسرش ندارد و ۴۴ روز است که نه می‌داند او کجاست و نه هیچکس خبری از وی دارد. او می‌گوید: «آقای خدایاری که آزاد شدند و من دیشب رفتم دیدمشان، اصلاً نمی‌دانست که عرب‌سرخی زندان است. تا من را دید گفت، آقای عرب کجا هستند؟ گفتم، ایشان هم که زندان هستند، با شما هستند. گفت من نمی‌دانستم. یعنی اینها آنجا کاملاً در قرنطینه‌ی خبری هستند و هیچ کدام اصلاً نمی‌دانند در چه وضعی هستند. فقط مثلا بازجوها روزهای آخر می‌گفتند که اصلاً قسمت آنها قسمت دیگری است، بخش دیگری است که ما اصلاً اطلاعی نداریم. یعنی حتا وزارت اطلاعات و قوه قضاییه هم ظاهراً اطلاعی ندارند».خانم قدس می‌گوید که در مراجعه یکی از بستگانشان به بیمارستان بقیة‌الله برای پیگریی وضعیت همسرش به او گفته شده که چنین شخصی در اینجا بستری نیست.وی ادامه می‌دهد که علیرغم خواست قلبی‌اش گویا ناچار است که خبر مصدوم شدن همسرش را تایید کند: «این خبر را مجبورم ناخواسته تأیید کنم. اگرچه دلم نمی‌خواهد تأیید کنم ولی لابد بلایی سرش آمده که اصلاً اینها نمی‌خواهند حتا صدایش شنیده بشود، نمی‌خواهند دیده بشود. من به‌عنوان همسر ایشان طبیعی است که نگران می‌شوم».وکلا هم بی‌خبرندوکلای مدافعان این زندانیان تا به حال نه اجازه‌ی ملاقات با آنان را داشته‌اند و نه حتی توانسته‌اند پرونده‌ی موکلانشان را ببینند. این وکلا حتی هنوز نتوانسته‌اند وکالتنامه‌شان را به امضای موکلان برسانند.مهدیه محمدی می‌گوید در حالی که روز دوشنبه زیدآبادی به او گفته که چهارشنبه در دادگاه حاضر خواهد شد، وکیل او اصلا هیچ اطلاعی از برگزاری دادگاه نداشته است. وی می‌گوید: «آقای شریف گفتند با برگزاری این دادگاه من اصلاً حضور پیدا نمی‌کنم. برای این که وکیل باید حداقل یک یا دو هفته قبل خبر داشته باشد. من باید پرونده را بخوانم، باید لایحه روی پرونده بگذارم و بتوانم دفاع کنم. ولی اگر قرار باشد این طوری برایشان دادگاه بگذارند، من حضور پیدا نمی‌کنم. چون آقای شریف هنوز حتا نتوانسته وکالتنامه‌اش را به امضای آقای زیدآبادی برساند».همسر عرب‌سرخی نیز از تلاش‌های وکیل همسرش برای امضای وکالتنامه و بی‌اثر بودن این تلاش‌ها تا کنون می‌گوید: «آقای دکتر نعمت احمدی وکیل‌شان هست که من تا هفته‌ی پیش هم که با ایشان تماس داشتم متأسفانه حتا موفق نشده بودند وکالتنامه را به قاضی تحویل بدهند. ظاهراً قاضی‌ پرونده‌ی همسرم، محمد‌زاده نامی است که بعد از چند ساعت که آقای احمدی جلوی اوین معطل بودند، گفته الان وقت ندارم و نمی‌توانم ببینم و امضای قاضی حداد را هم نمی‌شناسم! بعد ایشان گفته که خب من فردا بیایم؟ گفتند، نه من فردا هم نمی‌آیم و باید در یک تشییع جنازه‌ شرکت کنم. تا چند روز پیش که اطلاع دارم، هنوز نتوانسته بودند که اصلاً وکالتنامه را تحویل ایشان بدهند. یعنی بعد از چهل و خرده‌ای روز».بی‌خبری از سایر فعالان سیاسی زندانیدر همین حال اخباری مبنی بر وخامت حال سعید حجاریان، عضو جبهه مشارکت نیز منتشر شده است. وی که به علت سوءقصد ۱۰ سال پیش، روی صندلی چرخدار می‌نشیند و قادر به تکلم درست نیز نیست، به یک ساختمان خالی در یک منطقه نظامی منتقل شده و خانواده‌اش تنها یک بار توانسته‌ با او دیدار کند. اعضای خانواده‌ی حجاریان با چشم‌های بسته به محل اقامت وی برده شده‌اند بنابراین نمی‌دانند که این ساختمان در کجا قرار دارد.شب گذشته نیز تعدادی موتورسوار به در خانه‌ی حجاریان مراجعه کرده و زنگ در را به صدا درآورده‌اند اما اهالی خانه در را به روی آنان باز نکرده‌اند.مصطفی تاجزاده عضو دیگر سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز جزو کسانی است که تا به حال هیچ خبری از او منتشر نشده و خانواده‌اش در بی‌اطلاعی کامل به سر می‌برند.فخرالسادات محتشمی همسر حجاریان می‌گوید هربار که برای ملاقات می‌روند به آنها گفته می‌شود که چون هنوز بازجویی از وی ادامه دارد، بنابراین ممنوع‌الملاقات است. این در حالی است که بسیاری از کسانی که با خانواده‌هایشان ملاقات کرده‌اند همچنان تحت بازجویی هستند. محتشمی می‌گوید این امر نشان می‌دهد که پرونده‌ی همسرش هیچ موردی نداشته و تنها سعی بر پروند‌ه‌سازی او می‌شود.هیچ فریادرسی نیستظاهرا خانواده‌ی این افراد از پیگیری وضعیت زندانیانشان در سیستم قضایی ایران ناامید شده‌اند. آنها می‌گویند هیچ کس نیست که به فریاد ما برسد.مهدیه محمدی همسر زیدآبادی می‌گوید: «من واقعاً از هر انسانی که یک‌ذره وجدان دارد می‌خواهم که به داد ما برسد. فاصله‌ی مرگ و زندگی شوهران ما مثل یک مو باریک است. باور کنید ما به راحتی آقای زیدآبادی را از دست داده بودیم. یعنی ایشان با آن اعتصاب غذا می‌توانسته از بین برود. با آن حالت جنون می‌توانسته خودش را بکشد. و من نمی‌دانم، واقعاً هیچ احدی نیست به داد ما برسد و ما را از این شرایط نجات بدهد؟»مریم قدس همسر عرب‌سرخی با اشاره به گذشته‌ی شوهرش و زحماتی که وی برای استقرار جمهوری اسلامی کشیده می‌گوید: «هیچکس انتظار ندارد با کسانی که بچه‌های خود این انقلاب بودند این طور رفتار شود. همسر من برادر دو شهید است. عمری برای همین نظام کار کرده. خیلی زشت است. بازتاب‌های خوشایندی نخواهد داشت. این را می‌گویم چون می‌دانم مسئولین هم حتماً می‌بینند و گوش می‌دهند، بلکه به هرحال به خودشان بیایند».***********************دیدار عبدالله نوری با آیت الله منتظری و نماینده آیت الله سیستانی(اهمیت کمک گرفتن از آیت الله سیستانی)
منبع خبر: parlemannews.ir پارلمان‌نیوز:حجت الاسلام عبدالله نوری در راس یک هیات روحانی، با سفر به قم و دیدار با آیت الله منتظری و آیت الله شهرستانی نماینده آیت الله سیستانی در ایران ضمن تشریح اوضاع کشور خواهان آن شدند که علما بصورت جدی تر وارد عرصه شوند. به گزارش سایت سلام در این هیات علاوه بر غلامحسین کرباسچی شهردار اسبق تهران، حجت الاسلام معادیخواه وزیر ارشاد اسلامی در سالهای اول بعد از انقلاب، حجتی وزیر کشاورزی خاتمی و علی حکمت سردبیر روزنامه خرداد حضور داشتند. دیدار با آیت الله منتظری و آیت الله شهرستانی جداگانه انجام شد و از آنجا که آیت الله منتظری بی وقفه درجریان امور سیاسی کشور است و مواضع خود را مرتب اعلام می کند، حدس زده می شود دعوت از مراجع برای ورود به صحنه عمدتا شامل حال آیت الله سیستانی می شود که درحال حاضر بزرگترین مرجع تقلید شیعه است و همچنین دیدارها و رایزنی های آیت الله منتظری با دیگر مراجع می شود. ***********************وضعیت وخیم زندانیان سیاسی حوادث اخیر
منبع خبر : donbaleh.comخبرهایی که از خانواده های زندانیان سیاسی حوادث اخیر به گوش می رسد حاکی از ان است که زندانیان در وضعیت بسیار بدی به سر می برند. همسر احمد زید آبادی خبر از به مرز جنون رسیدن و قصد خودکشی همسرش داده است. کیوان صمیمی که فعالیت های خود را در چهارچوب قوانین اساسی نظام می داند، اصل بازداشت خود را زیر سوال برده، با بازجوی خود همکاری ننموده و در نتیجه به منظور اعمال فشار برای اعتراف، با ضرب و شتم و انتقال های پیاپی به سلول انفرادی روبه رو شده است و اخبار تایید نشده حاکی از ان است که عبدالله رمضان‌زاده نیز از دیروز در بیمارستان بقیة‌الله تهران بستری شده است. فیض‌الله عرب‌سرخی، از اعضای برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، به دلیل مقاومت در برابر قانون‌شکنی‌های ماموران امنیتی ستاد کودتا در زندان اوین، مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به بیمارستانی متعلق به یکی از نهادهای نظامی در شمال غربی تهران منتقل شده است و دکتر محمدعلی دادخواه، وکیل دادگستری که از تاریخ 17 تیرماه در بازداشت به سر می‌برد، در زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. خبر شکنجه ها روحی و جسمی دستگیر شدگان موجی از اعتراض را در بین گروهها و شخصیت های مختلف به وجود آورده است و سازمان های حقوق بشری خواهان آزادی فوری دستگیرشدگان هستند.***********************راه های مقابله با شلیک اشک آورهای جدید نیروی انتظامیمنبع خبر : ارسال شده توسط ایمیل
روز ۵ شنبه (جشن نیمه شعبان) مصدومانی را به اورژانس آوردند که می گفتند دراثر گازاشک آور اینگونه شده اند، اما علایم بالینی آنها باعلایم مصدومین گازاشک آورمتفاوت بود. مصدومین روزهای گذشته (۱۲ مرداد) از سوختگی شدید رنج میبردند، اما مصدومین دیروز تحریکات جلدی زیادی نداشتند و بعد از انجام آزمایش درخون آنها مقادیری فنیلانالین؛ نیتریت و گوگرد دیده شد و سطح ارُه خون را چشمگیرنشان می داد. فکر می کنم پلیس ضد شورش از مواد جدیدی استفاده می کند.امروز با یکی از دوستانم که دستی در طب نظامی دارد گفتگو کردم. با گفتنعلایم(درد قفسه ی سینه – سردرد شدید – سرگیجه – دو بینی و تاری دید -خستگیجدید- غش کردن و یک مورد هم تشنج) به این نتیجه رسیدیم که حدسم درست بوده و ایناثر فقط یک نوع گاز جنگی است که فقط در جنگ و آن هم در هوای بالای ۲۷ درجهکاربرد دارد و پس از صحبت فراوان و ارائه چند مقاله راجع به CHLOROBENZALDOXIMNITRIL از او روش های درمانی را جویا شدم که اقدامات اولیه آن را برایتان میگویم:موارداحتیاط قبل از زدن گاز۱- از عینک های دودی که تمام سطح چشم را بپوشاند استفاده کنید- این گازبر روی قرنیه تاثیر می گذارد. پس حتما به این مورد توجه کنید.۲- لنزهای چشمی خودرا در منزل بگذارید. حالت چشم آسیایی ها از تحدب کمتریبرخوردار است که باعث می شود لنز به صورت کامل بر روی کره ننشیند ودر صورت ورودگاز به فضای خالی بین لنز وچشم می تواند صدمات جبران ناپذیری به قرنیه چشموارد بیاورد.-۳زیورآلات خود را در خانه بگذارید. چون ممکن است در اثر ترکیب با گازباعث سوختگی پوست شود.۴- از کرم های مرطوب کننده و پمادهای چرب و کرم های آرایشی استفده نکنیدو آرایش نکنید به دو دلیل: اول اینکه این ماده بسیار چربی دوست است و بامخلوطشدن با آن اثر سوختگی پوست را زیاد می کند و دو اینکه در هنکام شستشو چون فقطباید از آب سرد استفاده کنیم نمی توانیم آنها را به طور کامل از بین ببریم.-۵ قبل از بیرون آمدن از منزل حتما حمام کنید. تا پوستتان کمترین مقدارچربیرا داشته باشد.۶- یک عدد قرص بروفن ۲۰۰ یا ۴۰۰ قبل از رسیدن به محل استفاده کنید. اگروزنتان زیر ۵۰ کیلوست ۲۰۰ و اگر بالاتر است ۴۰۰(بروفن یک داروی ضد التهاباست(۷- دستمال نخی و اشک مصنوعی همراهتان باشد.۸- از پوشیدن لباس نایلونی خودداری نمایید.* اقدامات بعد از زدن گاز*-۱ عرق خود را پاک نکنید. فقط با گذاشتن دستمال کاغذی به صورت گذاشتن وبرداشتن روی پوست استفاده کنید و از یک دستمال چند بار استفاده نکنید.۲- به هیچ وجه ندوید و فعالیت سنگین بدنی انجام ندهید. این کار باعث جذببیشتر گاز توسط ریه می شود و به جای آن به سطوح بالا تر از زمین بروید.-۳آتش روشن کردن بزرگ بسیار سودمند است. پس ژل آتش زنه همراهتان باشد.چون حرارت بالایی تولید می کند. اما آتش های کوچک فایده ای ندارند چوندمای تخریباین گاز بیش از۳۵۰ درجه سلسیوس است و۱۵دقیقه در این دما طول می کشد تا بهتخریب کامل برسد پس بی خود فندک روشن نکنید-۴ از دستمالی آغشته به آب + یک اسید ملایم(مثل سرکه یا آبلیمو یانوشابه ی مشکی به دلیل داشتن اسید فسفریک خوراکی) برای گرفتن جلویدهانتان استفاده کنیداین گاز به اسید حساس است-۵ به هیچ وجه از فرآورده های گاز دار مثل نوشابه ماالشعیر و…استفاده نکنید فقطاز آب استفاده کنید۶- زیر آفتاب به طور مداوم نایستید و از کشیدن لباس روی سر خود خودداری نمایید۷- از پمادهای ضدالتهاب مخصوصا زینک اکساید و یا کالامین دی یابتامتازون استفاده نکنید(دیروز یکی از پرستارها به صورت خانمی زینک زد کهباعث سوختگیشدید او شد)-۸ مرتبا پلک بزنید وحدالامکان از اشک مصنوعی استفاده کنیدوآن را به درون چشم خودبریزید وبه هیچ وجه چشمان خودرا نمالید-۹ برای شستشوی چشم یا پوست فقط از آب سرد(آب گرم مضر است) استفاده کنید برای چشم۳تا۶ دقیقه وبرای پوست ۱۵ تا ۲۰ دقیقه به هیچ وجه از هیچ ماده شویندهاستفاده نکنید همانطور که گفتم این ماده چربی دوست است و مانند گازهایاشک آور معمولشستن پوست با شیر و ماست نه تنها کمکی نمی کند بلکه باعث بدتر شدن موضع می شود۱۰- اگر سوزش پوستتان زیاد است از کمپرس آب سرد استفاده کنید۱۱- این گاز به شدت موجب خشکی مخاط گوارشی می شود در مواردی می توان ازشربت آلومینیم ام جی اس استفاده کرد اما حدس می زنم این ماده به این شربتتاثیر عکس داشته باشد مگر اینکه قبل از زدن گاز از آن بخورید تا دیواره یمخاط را بپوشانداما بعد از تنفس گاز احتمالا اثر سو داشته باشد۱۲- در صورت تنگی نفس از اسپری سالبوتامول استفاده کنیدو آخرین نکات:از هیچ مسکن و بی حس کننده ایی جز بروفن استفاده نکنید ودر صورت مراجعه به اورژانس فقط از دکتر نظر خواهی کنید و اگر علایم بالارا داشتید حتمابگویید که از پمادهای ضدالتهاب استفاده نکند راستی این گاز به گاز ترسنیز مشهور است چون ابتدا مصدومان را به شدت می ترساند اما خوشبختانه نیمعمر تاثیرآن کمتر از نیم ساعت است بعد از یکساعت کلا حذف می گردد.

Tuesday, July 21, 2009

Asylum

Long time ago, in the small city in west, was living a pretty and sad girl. Nobody knew when and how she has arrived in that city. The people had afraid to her, and they believed that she has been mysterious. She started to learn their language and their culture, but it wasn’t enough for them. She was a stranger for everybody. She tried to create a relationship. The men wanted to know her because of her mysterious attractively and for that reason the women kept a far from her, and backbeat continuously. Nobody offered her a job but some generous man helped her but she didn’t want that kind of aids from the men because she was an independence and vain girl. Finally a young boy asked her to stay together. For her it was a fantastic story and she has fallen in love. One day was happened a horrible thing. The young boy came to her, and explained that his family discovered their secret love story, and they thought very badly about her, so they didn’t agree and for them it was a huge scandal. She stayed at home for many weeks, and she just cried. She lost him and their beautiful love story which was a power point of her life in that moment. He despaired completely, and she rested without love, his helps and without work. So she became poor. Those men who helped her despaired also, cause of bad reputation was created through a gallous women. She looked for a job, but she didn’t find anything. She didn’t have any intimate friend. So she was real alone. She was always sad, and she started to get depressed. One day in her desperation status, she decided to kill herself. She wrote a beautiful and impressed letter and then she killed herself. When the people of the small city were finding her dead body and were reading the letter, they understood them mistake. She wrote:
“I was just alone girl from east and cause of war, bad politic and bad society situation in my country; I had escaped from my lovely country. I had to do that. I tried to be close to your culture. So I came to you, but you went always far from me. Nobody wanted to know me and you just iced me in bad way. I was happy to know your way of life, so I loved one of you. I expected to find an interesting and comprehensible person, and receive more compassion, but it didn’t happen. Why? Why did you escape from me? Because was I alone foreigner? I was just a politic asylum, but I was still a normal person, so we are human and we are equal! I was in asylum from my country and you kept me in asylum from your society either. After you know a secret of my life, I hope that you treat as well as you can another person like me! In the end, the people were impressed too much and for her honor, they organized a memorial funeral and signed that date as a memory of asylum people.

Tuesday, July 14, 2009

A Perfect Meal

I’m going to imagine a perfect meal in a bizarre and maybe impossible place in the world. I’m in Machu Picchu in Peru’, so I’m in Incas village built 3439 years ago, and located on 8000 ft high in the mountains. Watching a magnificent sunset, I’m so rounded in a unique silence. There is nobody in this mysterious place, just me and my Spanish chef. I give him the order of a special Peruvian dish. I drink a glass of best Peruvian wine, and enjoy the silence and the sunset view. I see only beautiful high mountains and the blue sky around me. For appetizer, the chef grills some kind of pink shrimp marinated in white wine and purple coral, and serves them with some special red seaweed and some pieces of small tomatoes called “ pomodorini ciliegine”, a kind of tomato find in South of Italy and South America. For main dish, he boils a big potato in water and then he makes a kind of meat-souse with some ground meet of quail with a little finely chopped parsley and garlic. After all, he adds a little milk, salt and hot chili pepper. At the end, he puts the prepared meet-souse inside the potato and decorates it with some slice of red onions, and a few black bean puree’. Could you imagine how great and pleasing that is? It is a really nice dream!

Friday, July 10, 2009

There Are A Few Steps To Write a Novel

I explain how you can write a novel. First of all, create a story and think about a massage that you want transfer. Second, think about how to begin the story, and you should create the characters, the events, the top and the end of the story. Third, imagine the number of chapters, and try to divide your story in the chapters. Last, you should to decide which form of grammar time and style of writing do you need for. If you process with these steps, you can try to create a nice novel.